این روزها مستم. چتم. از طرفی حالم خوبه و از طرفی حال آدمها رو ندارم. دکتر میگه عصبانی ام. من همیشه عصبانی بودم. من یه مرد عصبانی ام. چیز جدیدی نیست. ویروس رفته تو زبونم فقط. همین حالا حال علی رو ندارم در صورتی که فقط اون حاضر شده بیاد پیشم. شایدم از سر ناچاریش. خودم گفتم بیاد و خودم دوست دارم نباشه. کمتر حرص میخورم. شاید حتی نمیخورم. هرچی شد شد. من کار خودمو کردم. دیگه میخوام بشینم صندلی عقب و دنیا هر جا رفت رفت.
اگر ما از حماقت مردم استفاده میکنیماین روزها مستم. چتم. از طرفی حالم خوبه و از طرفی حال آدمها رو ندارم. دکتر میگه عصبانی ام. من همیشه عصبانی بودم. من یه مرد عصبانی ام. چیز جدیدی نیست. ویروس رفته تو زبونم فقط. همین حالا حال علی رو ندارم در صورتی که فقط اون حاضر شده بیاد پیشم. شایدم از سر ناچاریش. خودم گفتم بیاد و خودم دوست دارم نباشه. کمتر حرص میخورم. شاید حتی نمیخورم. هرچی شد شد. من کار خودمو کردم. دیگه میخوام بشینم صندلی عقب و دنیا هر جا رفت رفت.
The one with smelling problemsاین روزها مستم. چتم. از طرفی حالم خوبه و از طرفی حال آدمها رو ندارم. دکتر میگه عصبانی ام. من همیشه عصبانی بودم. من یه مرد عصبانی ام. چیز جدیدی نیست. ویروس رفته تو زبونم فقط. همین حالا حال علی رو ندارم در صورتی که فقط اون حاضر شده بیاد پیشم. شایدم از سر ناچاریش. خودم گفتم بیاد و خودم دوست دارم نباشه. کمتر حرص میخورم. شاید حتی نمیخورم. هرچی شد شد. من کار خودمو کردم. دیگه میخوام بشینم صندلی عقب و دنیا هر جا رفت رفت.
برآستان جانان(طریقت)مثنوی /شعراین روزها مستم. چتم. از طرفی حالم خوبه و از طرفی حال آدمها رو ندارم. دکتر میگه عصبانی ام. من همیشه عصبانی بودم. من یه مرد عصبانی ام. چیز جدیدی نیست. ویروس رفته تو زبونم فقط. همین حالا حال علی رو ندارم در صورتی که فقط اون حاضر شده بیاد پیشم. شایدم از سر ناچاریش. خودم گفتم بیاد و خودم دوست دارم نباشه. کمتر حرص میخورم. شاید حتی نمیخورم. هرچی شد شد. من کار خودمو کردم. دیگه میخوام بشینم صندلی عقب و دنیا هر جا رفت رفت.
انسان هم تنـــها برای آدم شدن خـــوب استاین روزها مستم. چتم. از طرفی حالم خوبه و از طرفی حال آدمها رو ندارم. دکتر میگه عصبانی ام. من همیشه عصبانی بودم. من یه مرد عصبانی ام. چیز جدیدی نیست. ویروس رفته تو زبونم فقط. همین حالا حال علی رو ندارم در صورتی که فقط اون حاضر شده بیاد پیشم. شایدم از سر ناچاریش. خودم گفتم بیاد و خودم دوست دارم نباشه. کمتر حرص میخورم. شاید حتی نمیخورم. هرچی شد شد. من کار خودمو کردم. دیگه میخوام بشینم صندلی عقب و دنیا هر جا رفت رفت.
کرونا مشکلات قلبی را وخیمتر میکنداین روزها مستم. چتم. از طرفی حالم خوبه و از طرفی حال آدمها رو ندارم. دکتر میگه عصبانی ام. من همیشه عصبانی بودم. من یه مرد عصبانی ام. چیز جدیدی نیست. ویروس رفته تو زبونم فقط. همین حالا حال علی رو ندارم در صورتی که فقط اون حاضر شده بیاد پیشم. شایدم از سر ناچاریش. خودم گفتم بیاد و خودم دوست دارم نباشه. کمتر حرص میخورم. شاید حتی نمیخورم. هرچی شد شد. من کار خودمو کردم. دیگه میخوام بشینم صندلی عقب و دنیا هر جا رفت رفت.
و بالاخره بعد از سالها......این روزها مستم. چتم. از طرفی حالم خوبه و از طرفی حال آدمها رو ندارم. دکتر میگه عصبانی ام. من همیشه عصبانی بودم. من یه مرد عصبانی ام. چیز جدیدی نیست. ویروس رفته تو زبونم فقط. همین حالا حال علی رو ندارم در صورتی که فقط اون حاضر شده بیاد پیشم. شایدم از سر ناچاریش. خودم گفتم بیاد و خودم دوست دارم نباشه. کمتر حرص میخورم. شاید حتی نمیخورم. هرچی شد شد. من کار خودمو کردم. دیگه میخوام بشینم صندلی عقب و دنیا هر جا رفت رفت.
لومان دماوند فروش خانه قدیمیتعداد صفحات : 0